دستور العملهای سیر و سلوکی علامه حسن زاده آملی

دستور العملهای سیر و سلوکی علامه حسن زاده آملی

کد ثبت علمی :۸۵۰-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۲۰۸۹

 

بیا با یاد او مى باش دمساز   بیا خود را براى او بپرداز
بیا در بندگى مى باش صادق   که ما خلقیم و او ماراست خالق
همى اندر اطاعت باش کوشا   که ما عبدیم و او ما راست مولى
زمین و آسمان و ماه و خورشید   همه تسبیح او گویند و توحید

یسبح لله ما فى السموات و ما فى الارض . ((و له اسلم من فى السموات و الارض )). (آل عمران ).
فیض الهى فعل الهى است که همه ما سوى را فرا رسیده است و همین کلام اوست که ما سوى همه گویااند و به تسبیح و ثناء اویند.
حکماء متاءله حکم به سریان نور عشق و شوق در جمیع موجودات با تفاوت طبقاتشان کرده اند، پس کائنات از دریاى بى نهایت شوق حق به مقدار سعه وجودیش اغتراف کرده اند و به وحدانیت حق قدیم معترفند که ((فلکل وجهه هو مولیها)) و به حق میل دارند و آتش شوق را از او اقتباس مى کنند و به نور وصول دست مى یازند که ((و ان من شى ء الا یسبح بحمده ؛)) چون همه از آن منبع لا یزال تنزل کرده اند و لذا طوق شوق و عشق او را بر گردن خود افکنده اند. فصل ۲۴ مرحله سادس از سفر اول اسفار ج ۲ را در این شاءنى بسزا است .
هر کلمه وجودى با جدول و حصه وجودى خود که منشعب از دریاى بیکران وجود صمدى حق است او را تسبیح مى کند و به ذکر او مشغول است که ((کل فى فلک یسبحون )). اءلم تر اءن الله یسبح له من فى السموات و من فى الارض و الشمس و القمر و النجوم و الجبال و الشجر و الدواب و کثیر من الناس .

گر تو را از غیب چشمى باز شد   با تو ذرات جهان همراز شد
نطق خاک و نطق آب و نطق گِل   هست محسوس حواس اهل دل
هر جمادى با تو مى گوید سخن   کو ترا آن گوش و چشم اى بوالحسن
گر نبودى واقف از حق جان باد   فرق کى کردى میان قوم عاد
سنگ احمد را سلامى مى کند   کوه یحیى را پیامى مى کند
جمله ذرات در عالم نهان   با تو مى گویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیر و هشیم   با شما نامحرمان ما خامشیم
از جمادى سوى جان جان شوید   غلغل اجزاى عالم بشنوید
فاش تسبیح جمادات آیدت   وسوسه تاءویلها بزدایدت
چون ندارد جان تو قندیلها   بهر بینش کرده اى تاءویلها.

مولوى

ما سوى الله آیات اویند و از او مشتق و منفطرند و لذا حاکى از اویند و همه صورت اویند که ((و لله المثل الاعلى )) و هرگز وجود از آثار نوریه خود جدا نمى شود.
جناب صدر المتاءلهین در پایان موقف اول الهیات اسفار فرماید:
و کما اءن الوجود حقیقه واحده ساریه فى جمیع الموجودات على التفاوت و التشکیک بالکمال و النقص فکذا صفاته الحقیقیه التى هى العلم و القدره و الاراده و الحیوه ساریه فى الکل سریان الوجود على وجه یعلمه الراسخون فجمیع الموجودات حتى الجمادات حیه عالمه ناطقه بالتسبیح ، شاهده لوجود ربها، عارفه بخالقها و مبدعها، کما مر تحقیقه فى اوائل السفر و الیه الاشاره بقوله : ((و ان من شى ء الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم )) لان هذا الفقه هو العلم بالعلم لا یمکن حصوله الا للمجردین عن غواشى الجسمیه و الوضع و المکان .

منبع:باب هجدهم دفتر دل-شارح:استاد صمدی آملی

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *