عین ثابت هر موجودی شانی از شئون او است
عین ثابت هر موجودی شانی از شئون او است
که عین اوست شانى از شئونش بود وصفى و رسمى در کمونش
چون هستى مطلق را قید و حد نیست و بین او و مظاهر وجودیش بینونت و صفى است نه عزلى ، و تمایز محیطى و محاطى است نه تقابلى ، لذا عین ثابت هر موجودى از آن جمله عین ثابت سالک ، شاءنى از شئون وجود مطلق و مطلق وجود و مجموعه هستى است که قائم به اوست .
از شئون وجودى حق به مظاهر و آیات و وصف و رسم و علامت او نام مى برند که : ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولى الالباب (آل عمران /۱۹۰.)
کلمات وجودى عینى آیات اویند در عین و در متن خارج ، و اعیان ثابته آیات و علامات اویند در علم ، که همه صور علمیه موجودات عینى در صقع ذات ربوبى اند و لذا وصف و رسم در کمون ذات حق اند. فتدبر.
باید توجه داشت که تجلیات عارف را دیدن ، او را از توحید صمدى قرآنى هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن باز ندارد که : من آثر العرفان للعرفان فقد قال بالثانى . در غزل بیدل دانستى که :
واقف آمد بر وقوف اهل دل در این مقام آنکه فرق و نفض و ترک و رفض را در کار داشت
پس باید اى عزیز توجه داشته باشى که همه مثال اویند که : ((من رآنى فقد راءى الله .)) پس هر چه از عین ثابتش متجلى است ظهور اوست
پاسخها