اشعار علامه ۳۶
اشعار علامه
کد ثبت علمی:۱۴۴-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۱۳۹۲
باب چهاردهم از دفتر دل حضرت علامه حسن زاده کبیر
۱- به بسم الله الرحمن الرحیم است ظهورى کز حدیث و کز قدیم است
۲- عوالم را که بیرون از شمار است بدور محور نوزده مدار است
۳- اشارت شخص عاقل را بسند است حروف بسلمه بنگر که چند است
۴- وجود واحد اندر علم اعداد دو جسم اند و بیک روح اى نکو یاد
۵- ولى در روحشان سرى عظیم است که بسم الله الرحمن الرحیم است
۶- بود پس مر ترا این جمله شاهد که هستى نیست جز یک شخص واحد
۷- در آغاز حدید و اخر حشر تمام سوره نسبت بود نثر
۸- که این شخص است حق جل جلاله که این شخص است حق غم نواله
۹- جلال او شئون کبریایى است نوال او شجون ما سوایى است
۱۰- بترویج جلالش با نواش تماشا کن بدین حسن جمالش
۱۱- زمین حسن و زمان حسن آسمان حسن عیان حسن و نهان حسن و میان حسن
۱۲- همه حسن اند و ظل حسن مطلق همه فرعند و از آن اصل مشتق
۱۳- همه حسن و همه عشق و همه شور همه وجد و همه مجد و همه نور
۱۴- همه حى و همه علم و همه شوق همه نطق و همه ذکر و همه ذوق
۱۵- درین باغ دل آرا یک ورق نیست که تار و پودش از آیات حق نیست
۱۶- گلشن حسن هست و چون گل هست خارش تو خارش راکنى تحقیر و خوارش
۱۷- زحسن و قبح در تشریع تکوین بباید فرق اندرین و آیین
۱۸- چه خوش گفتند دانایان یو نان که عالم قوسموس است ایغریران
۱۹- بدان معنى قوسموس است زینت مگر در دیده ات باشد جز اینت
۲۰- جهان را وحدت صنع است و تدبیر مراد را وحدت نظم است و تقدیر
۲۱- ندارد اتفاقى نظم دائم نه بر آن وحدت صنع است قائم
۲۲- پس از اتفاق صنع دلربایش نگر در غایت حسن و بهایش
۲۳- که زینت غایت حسن و بهایى است فزون از دلربایى جان فزایى است
۲۴- تویى حق را بوسع خویش جویان ولى حق با تو انیانت گویان
۲۵- که اندر سیر اطوار شهودى زبود من ترا باشد نمودى
۲۶- بلى بیرون بیا از کفر و بدعت بده جانرا از نور علم وسعت
۲۷- تو از چشم دل بى نور تاریک نبینى یاکه بینى تنگ و باریک
۲۸- زدست تو بنفس تست ظلمت که بیچاره بود دائم به ظلمت
۲۹- بهر سور و کنى الله نور است چرا چشم دل و جان تو کور است
۳۰- تو از نور خدایا بى جوانى نشاط اینجهان و آنجهانى
۳۱- بیا بشنو ز اوصاف جوانان که حق فرمود اندر کهف قرآن
پاسخها