اشعار علامه حسن حسن زاده آملی۱۴
اشعار علامه حسن حسن زاده آملی
کد ثبت علمی:۱۲۲-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۱۳۷۰
شعر گنجینه سروده علامه حسن حسن زاده آملی
سینه آن گنجینه قرآن فرقانست و بس
سینه سیمینه سر خیل خوبانست و بس
نغمه عنقاى مغرب آید از آنسوى قاف
مشرق شمس حقیقت قلب انسانست و بس
قرصه مهر و مه اندر عرصه کیهان دل
روشنى شعله شمع شبسانست و بس
غرقه دریاى نور وحدت اندر کثرتش
هر طرف رو آورد بر روى جانانست و بس
سر سالک از فروغ آیت الله نور
مطلع انوار عرفانست و برهانست و بس
عاشق شوریده خود جز جلوه معشوق نیست
در دو عالم بر سر این سفره مهمانست و بس
روضه رضوان رضاى شیراندر سلسله است
کار ما با کاردانى جهانبانست و بس
وحدت تدبیر و صنع دائم سمع الکیان
نظم موزون نظامى عین میزانست و بس
سایه سیماى زیباى دل آراى نگار
اینچنین بر بوم و بر پیوسته تابانست و بس
ماء دافق کون جامع از غمایش تا عماست
لوحش الله عقل در این نکته حیرانست و بس
دیدگان برزخیت تا نگردیدند باز
ادعاى عاشقیت بحت بهتانست و بس
از پریشان روزگارى حسن بشنو که وى
سر خوش اندر مجمع جمع پریشانست و بس
پاسخها