معجزه قولی

معجزه قولی

کد ثبت علمی:۱۱۹۷-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۲۴۳۷

 

خواص را که قوه عاقله و متفکره پیکر مدینه فاضله انسانى اند علوم و معارف  بکار آیند . این طایفه , معجزات  قولى را که مائده هاى آسمانى و مأدبه هاى روحانى اند طلب  مى کنند , نکته سنج و زبان فهم و گوهر شناسند و مى دانند که کالاى علم کجائى و چگونه کالائى است  , و به تعبیر خواجه در شرح اشارات[ :  ( الخواص للقولیه أطوع , و العوام للفعلیه أطوع])  و به قول عارف  رومى :

خواص را که قوه عاقله و متفکره پیکر مدینه فاضله انسانى اند علوم و معارف  بکار آیند . این طایفه , معجزات  قولى را که مائده هاى آسمانى و مأدبه هاى روحانى اند طلب  مى کنند , نکته سنج و زبان فهم و گوهر شناسند و مى دانند که کالاى علم کجائى و چگونه کالائى است  , و به تعبیر خواجه در شرح اشارات[ :  ( الخواص للقولیه أطوع , و العوام للفعلیه أطوع])  و به قول عارف  رومى :

پند فعلى خلق را جذاب تر          کو رسد در جان هر با گوش و کر

اصولا انسان با حفظ موضوع و عنوان انسان , همان علوم و معارف  و شوق و عشق به آنها و اعمال صالحه و اخلاق حسنه است  , وگرنه سرمایه مادى خاک است  که بر باد است  چه خود طفل خاکباز است  که[ : ( التراب  ربیع الصبیان](  عاقل , مستسقى آب  حیات  کمال مطلق است  , چنانکه عارف  , محو در مطالعه جمال حق .

کلام رفیع میرداماد در قبسات در معجزه قولى و فعلى این چنین است : درباره معجزه قولى فرماید :

[ ( و بالجمله تنافس الحکماء فى الرغائب  العقلیه اکثر , و عنایتهم بالامور الروحانیه أوفر , سواء علیها أکانت  فى هذه النشأه الفانیه , ام فى تلک  النشأه الباقیه و لذلک  یفضلون معجزه نبینا صلى الله علیه و آله أعنى القرآن الحکیم و التنزیل الکریم و هو النور العقلى الباهر , و الفرقان السماوى الزاهر ( الداهرخ ل ) على معجزات  الانبیاء من قبل , اذ المعجزه القولیه أعظم و أدوم و محلها فى العقول الصریحه أثبت  و أوقع , و نفوس الخواص المراجیح لها أطوع وقلوبهم لها أخضع]) .

سخن در معجزات  قولى پیغمبر و آل او است  صلى الله علیه و آله , صحابه رسول الله در کتب  سیر و تراجم و طبقات  و تواریخ شناخته شده اند , و غرر کلمات  نظم و نثر سنام صحابه در آنها نقل شده است  , کدام یک  آنها در یکى از اوصاف  کمالى و فضائل انسانى کفو و عدیل امیرالمؤمنین على علیه السلام مى باشد , و یا لااقل به تقلید او بسان یکى از خطب توحیدیه نهج البلاغه تفوه کرده است  ؟ ! با اینکه آن جناب  آن خطب  را ارتجالا در مواضع لزوم انشاء مى فرمود , دیگران با تروى و تأنى بگویند .

الان هزار و چهارصد و دو سال از هجرت خاتم صلى الله علیه و آله مى گذرد , و قبل از اسلام و بعد از اسلام نوابغ دهر که طرفداران شعب  علوم عقلیه و معارف  عرفانیه , و مدعیان مکاشفات ذوقیه , و قلمداران نامور جهانى بودند در همه اطراف  و اکناف  ارض آمدند و رفتند و منشئات

دقیق و جلیل علمى و قلمى آنان موجود است  , کدام گوهر سخن شناس به خود اجازه مى دهد که یک  کتاب  گفته هایشان را هموزن یکى از بندهاى همین یک خطبه نهج البلاغه قرار دهد .

وانگهى حالا مى گویند سطح علوم و معارف  بالا گرفته است  و عصر ترقى و تعالى فرهنگ  است  و ماشاء الله شهوت  تألیف  هم عجیب  اوج گرفته است  , مع ذلک  چه کسى را یاراى آن است  که به اندازه چند بند همین یک  خطبه توحیدیه دم برآورد .

کدام ادیب  فنان تواند به تقلید صورت  عبارات  او سخن گوید ؟ !

منبع : انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *