سیره زندگی بزرگان

سیره زندگی بزرگان

کد ثبت علمی:۴۹-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۱۲۹۶

سیره زندگی بزرگان

علامه حسن زاه آملی:

روزى مرحوم علامه طباطبایى را در خیابان زیارت کردم و در معیت ایشان ، تا درب منزلشان رفتم . به درب منزل که رسیدیم ایشان تعارف کردند. عرض کردم : مرخص مى شوم . ایشان ، در پله بالا ایستاده بودند و پایین بودم ، رو به من کردند و گفتند: حکماى الهى این همه فحش ها را شنیدند سنگ حوادث را خوردند، قلم ها به دشنام و بدگویى آنها پرداختند، این همه فقر و فلاکت و بیچارگى را از تبلیغات سوء کشیدند.
گاهى به کهک به سر مى بردند و گاهى … با این همه حقایق را در کتاب هایشان نوشتند و گفتند: آقایانى که به ما بد گفتید و فحش دادید و زندگى را در کام ما تلخ کردید و مردم را علیه ما شورانیدید، حرف این است و حق این است که نوشته ایم و براى شما گذاشته ایم ، حال هر چه مى خواهید بگویید.
آنها حرف حقشان را نوشتند و براى نفوس مستعد به یادگار گذاشتند، تمام تلاش این است که منطق وحى را بفهمیم . خداوند ملاصدرا را رحمت کند! مفسر است ، محدث است ، فقیه است ، مرد سیر و سلوکى است که هفت مرتبه پیاده به زیارت بیت الله الحرام ، مشرف مى شود و بار هفتم در بصره نداى حق را لبیک گفته است .
ایشان در در شرح اصول کافى حدیث امام سجاد علیه السلام را نقل مى کند که :
چون خداوند سبحان ، مى دانست در آخر الزمان مردمى عمیقى پیدا مى شوند در توحید و در اصول عقائد اوایل سوره حدید و سوره اخلاص را فرستاد.
مرحوم آخوند مى گوید: به این حدیث که رسیدم گریه ام گرفت . این گریه شوق است و گریه عشق ، چون خودش مى بیند که این حدیث ، براى امثال اوست

منبع:گفت و گو، ص ۱۱۵.

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *