نصیحت های دلسوزانه علامه حسن زاده آملی

نصیحت های دلسوزانه علامه حسن زاده آملی

کد ثبت علمی: ۸۴۸-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۲۰۸۷

 

چرا در بندگى دارى تو زفتى   نیابى مثل خود خلق شگفتى
چگونه قطره ماء مهینى   بیابد صورتى را اینچنینى

یعنى تو که چنین موجود شگفت و حیرت آورى چرا سخت مشتى ، و بخل در بندگى دارى و عبادت حق نمى کنى . راستى در شگفتى انسان همین بس که قطره آبى آنچنان پست و خوار به نام نطفه تا بدین عظمت رسیده است که صورتى حیرت آور شده است .
در درس هفتم دروس معرفت نفس مى خوانیم :
((وقتى چنین حالت اءعنى خروج از عادت برایم پیش آمد، مدتى در وضعى عجیب بودم که نمى توانم آن را به بیان قلم در آورم و به قول شیخ شبسترى در گلشن راز:

که وصف آن به گفتگو محال است   که صاحب حال داند کان چه حال است

تا آنکه فرمود: اکنون که دارم مى نویسم به فکر فرو رفتم که من کیستم این کیست که اینجا نشسته و مى نویسد نطفه بود و رشد کرد و بدین صورت در آمد. آن نطفه از کجا بود چرا به این صورت در آمد صورتى حیرت آور.
در آن نطفه چه بود تا بدینجا رسید در چه کارخانه اى صورتگرى شد و صورتگر چه کسى بود آیا موزونتر از این اندام و صورت مى شد یا بهتر از این و زیباتر از این نمى شد. این نقشه از کیست و خود آن نقاش ‍ چیره دست کیست و چگونه بر آبى نام نطفه اینچنین صورتگرى کرد، آن هم صورت و نقشه اى که اگر بنا و ساختمان آن ، و غرفه ها و طبقات اتاقهاى او، و قوا و عمال وى ، و ساکنان در اتاقها و غرفه هایش ، و دستگاه گوارش و بینش ، و طرح نقشه و پیاده شدن آن ، و عروض احوال و اطوار و شؤ ون گوناگون آن را شرح داده شود هزاران هزار و یک شب مى شود ولى آن افسانه است و این حقیقت ؟!
آیا با داشتن این همه استعدادهاى غیر متناهى نباید بیدار شد و به فکر خویشتن افتاد و راه غیر متناهى انسانى را در پیش گرفت ؟. اگر بپرسى که راه بیدارى چیست در بیت بعدى جواب آن آمده است که :

بخلوت ساعتى را در تفکر   بسر آور برون از خواب و از خور
که تا از حرفهاى دفتر دل   مراد تو شود یکباره حاصل

بهترین راهى که مى شود براى همگان در طریق انسانى مفید باشد عالم خوانى و آدم خوانى است یعنى کتاب تکوینى آفاقى و کتاب تکوینى انفسى را ورق زدن است و خواندن کلمات وجودى عالم و آدم است .
داءب قرآن کریم و روایات و حکمت و عرفان آن است که انسان را عالم خوان و آدم خوان بار آورند زیرا هر کسى در همه حالات خود با این دو کتاب تکوینى در ارتباط است . زیرا کتاب تدوینى آن قدرت را ندارد که انسان دائما در حال قرائت آن باشد حتى قرآن تدوینى نیز کمتر مورد قرائت قرار مى گیرد چه بسا افراد اندکى به قرائت ظاهرى آن دست مى یازند ولى کتاب وجودى خویش و عالم را دائما در پیش ‍ روى دارند و لذا قرآن تدوینى نیز انسان را به مطالعه و تفکر در عالم و آدم دعوت مى کند که به بعضى از آیات اشارت مى گردد.
این کمترین بر اساس فرمایش عرشى مولایم در دروس حوزوى مبنى بر اینکه هر دوره ختم قرآن در قرائت روزانه را به موضوعى اختصاص دهید و پیرامون آن آیات مربوط به آن را از قرآن استخراج کنید، یک دوره تلاوت قرآن را به بخش تفکر در نظام هستى و آیات بودن عوالم وجودى و کلمات وجودى آن از آفاقى و انفسى اختصاص داده است که آیات فراوانى از قرآن را در مورد موضوع مذکور استخراج نموده است که به تناسب بحث به برخى از آیات اشارت مى شود:
۱- آیه ۱۶۴ سوره بقره : ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار و الفلک التى تجرى فى البحر بما ینفع الناس و ما اءنزل الله و من السماء من ماء فاءحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دابه و تصریف الریاح و السحاب المسخر بین السماء و الارض لایات لقوم یعقلون .
۲- آیه ۱۹۱ سوره آل عمران : الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و على جنوبهم و یتفکرون فى خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار.
۳- آیه ۵۷ اعراف : و هو الذى یرسل الریاح بشرا بین یدى رحمته حتى اذا اقلت سحابا ثقالا سقناه لبلد میت فاءنزلنا به الماء فاءخرجنا به من کل الثمرات کذلک نخرج الموتى لعلکم تذکرون .
۴- آیات ۵ و ۶ سوره یونس : هو الذى جعل الشمس ضیاء و القمر نورا و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب ما خلق الله ذلک الا بالحق یفصل الایات لقوم یعلمون ، ان فى اختلاف اللیل و النهار و ما خلق الله فى السموات و الارض لایات لقوم یتقون .
و آیات سوم تا هفدهم و شصت و پنجم تا شصت و نهم سوره نحل و آیات دوازدهم تا سى ام سوره مؤ منون و بسیارى از آیات دیگر که هر یک از موارد ذکر شده در آیات مذکور و غیر آنها مى توانند موضوع تفکر در شب قرار گیرند.
و اگر بخواهى اهل تفکر باشى ولى نحوه تفکر را بخواهى بدانى از درس ششم تا درس سى و هفتم دروس معرفت نفس را در نزد استاد ورزیده و حرف شنیده با دقت طى کن و به دستور العمل پایان درس ‍ سیزدهم جان بسپارد که فرمود:
((خواهش من از دوستانم این است که این گفته ها را سرسرى نگیرند و در پیرامون آنها اندیشه بفرمایند، بخصوص در تنهایى ، بویژه در پاره اى از شب که حواس آرمیده و قال و قیل و سر و صدا خفته و نهفته ، در بود خود و بود دیگر هستیها و بدو و ختم آنها و تدبیر و تعیش و آمد و شد و حرکت و جنب و جوش آنها، تا مقدارى به فکر بنشینید که این نشستن سفرها مى آورد و این فکرها بهره ها مى دهد.))
در نهانخانه غیب با دل به خلوت نشستن ، انسان را به راز خود و راز دیگر موجودات آشنایى مى دهد که اگر نتیجه این دستور العمل انسان ساز را بخواهى مشاهده کنى حداقل به ترجیع بند دیوان استاد علامه مراجعه کن تا بیابى که خلوت و سکوت و تفکر در نظام هستى چه نتیجه مى دهد و چگونه انسان را به عبودیت تام وا مى دارد.

منبع:باب هجدهم دفتر دل-شارح:استاد صمدی آملی

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *