اشعار زیبای طبری از آیت الله حسن زاده آملی

اشعار زیبای طبری از آیت الله حسن زاده آملی

کد ثبت علی:۱۲۵۳-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۲۴۹۳

 

اشعار زیبای طبری از آیت الله حسن زاده آملی

ای ونگ شام اذان بمؤئه مه گوش‏       

مه تن بلرزسّ و مه دل بموئه جوش‏

….

اشعار زیبای طبری از آیت الله حسن زاده آملی

ای ونگ شام اذان بمؤئه مه گوش‏       

مه تن بلرزسّ و مه دل بموئه جوش‏

هی روزّه شوکمّی و شوره کمّى روز       

ناگهون گننه برو چارکس دوش‏

وضو بیتمه بخونّم شه نمازّه‏       

خداءه پیش بورم راز و نیازّه‏

امشو جمعه شو هسّ و امیدوارمه‏       

احیاها کنم همین شوء درازّه‏

امشوئه تاریکى چنّه مزه داینه‏       

مزه شوهاى ماه روزه داینه‏

مه دلّه نمّه امشو چى کارد بوشه‏       

انّه آه و ناله داینه و سوزه داینه‏

۱۱/ ۷/ ۱۳۴۷

ترجمه

باز صدای اذان شام به گوش من آمد

تنم بلرزید و دلم به جوش آمد

هی امروز و فردا میکنیم و شب را روز مینماییم

ناگهان خطاب میرسد که برو بر دوش چهار نفر)(شاره به مرگ و حمل با تابوت)

وضو گرفتم که نمازم را بخوانم

نزد خدا راز و نیازم را ببرم

امشب شب جمعه است و من امیدوارم

این شب دراز را با بیدار بودن احیا نمایم

تاریکی امشب چه مزه ای دارد

لذت شبهای ماه رمضان را دارد

نمیدانم امشب دلم  را چه شده است

که انقدر  آه و ناله دارد و  پر سوز و گداز است

 

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *