یا غنی یا مغنی

یا غنی یا مغنی

کد ثبت علمی:۹۵۱-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۲۱۹۰

 

یا غنی یا مغنی

امیر محمد باقر حسنى شهیر به داماد، یکى از رسایل غریب او رساله اى به نام ((الخلیعه )) است که دلالت بر تاءلّه سریرت و تقّدس سیرتش دارد، و صورت آن این است که :
بسم الله الرحمن الرحیم . الحمد کله لله رب العالمین ، و صلاته على سیدنا محمد و آله الطاهرین . روز جمعه اى که مصادف بود با شانزدهم شعبان المکرم ، سال یک هزار و بیست و سه هجرى ، در خلوت به سر مى بردم و به ذکر خدایم مشغول بودم . او را با نام غنى اش مى خواندم و مرتب تکرار مى کردم . یا غنى ! یا مغنى ! در حالى از هر چیزى ، جز تو غل در حریم سرّش و انماى در شعاع نورش غافل مى شدم . خاطفه اى قدسى بر من ظاهر شد و مرا از وکر چثمانى ، به سوى خود جذب نمود؛ پس از شبکه حسّ جدا گشته ، بند حباله طبیعت را از هم گسستم و با بال روح در میان ملکوت حقیقت ، پر کشیدم . گویى لباس بدن را از خود به در آورم … اقلیم زمان را در هم پیچاندم و به آخرش رسیدم .
و به عالم دهر رسیدم . در این هنگام در شهود بودم و جماجم امم نظام جملى ، از ابداعیات و تکوینات و الهیات و طبیعات و قدسیات و هیولانیات و دهریات و الزمنیات و اقوام کفر و ایمان و ارهاط جاهلیت و اسلام از غابرین و غابرات ، و سالفین و سالفات و عاقبین و عاقبات ، در آزال و آباد، و بالجمله ، آحاد مجامع امکان و دارات عوالم امکان با قض و قضیض و صغیر و کبیرش و… حاضر بود. همه با زبان فقر، او را مى خواندند و فریاد مى کشیدند و او را مى خواندند که : یا غنى ! یا مغنى !… پس نزدیک شدم و چیزى نمانده بود که از شدت وحشت و خوف ، جوهر ذات عاقله را فراموش کنم و از چشم نفس مجردم غایب شوم و از ارض هستى هجرت نموده ، از صقع وجود، خارج گردم که ناگهان از آن حال بیرون آمدم و به وادى دگرگونیها و جایگاه زیان و بقعه زور و قریه غرور بازگشتم )).

منبع:رساله لقاءالله ، ص ۱۷۸ – ۱۷۷.

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *