محی الدین که بود

محی الدین که بود

کد ثبت علمی:۳۵-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۱۲۸۲

هفت دلیل قاطع بر تشیع جناب شیخ اکبر ابن عربی

هفت دلیل قاطع بر تشیع جناب شیخ اکبر ابن عربی

موثر ۱۶۱-شواهد بر شیعه بودن جناب محیی الدین بن عربی

۱-فتوحات مکیه در میان مولفات عرفانی شیخ محیی الدین عربی ،ام الکتاب او است و آن پانصد و شصت باب است که هر باب آن خود یک کتاب است.باب سیصد و شصت و ششم آن درباره حضرت بقیه الله قائم آل محمد مهدی موعود صلوات الله علیهم اجمعین است.و در چند جای فتوحات اظهار می دارد که به حضور امام قائم علیه السلام تشرف یافته است از جمله در آخر باب بیست و چهارم آن گوید:

و للولایه المحمدیه المخصوصه بهذا الشرع المنزل على محمد صلى اللّه علیه و آله ختم خاص هو  المهدی و قد ولد فی زماننا و رایته ایضا و اجتمعت به و رایت العلامه الختمیه التی فیه فلا ولی بعده الا و هو راجع الیه کما انه لا نبی بعد محمد صلی الله علیه و آله الا و هو راجع الیه

و نیز از آن جمله در جواب سؤال سیزدهم باب هفتاد و سوم فتوحات گوید:

«و اما ختم الولایه المحمدیه فهو لرجل من العرب من اکرمها أصلاً و یداً و هو فی زماننا الیوم موجود عرفت به فی سنه خمس و تسعین و خمسمائه و رأیت العلامه التی قد أخفاها الحق فیه عن عیون عباده و کشفها لی بمدینه فاس حتی رأیت خاتم الولایه منه و هی خاتم النبوه المطلقه لایعلمها کثیر من الناس و قد ابتلاه اللّه باهل الانکار علیه فیما یتحقق به من الحق فی سرّه من العلم به».الخ

و  به همبن منوال و مضمون در چند جای دیگر فتوحات مکیه مطالبی دارد.
و رساله شق الجیب را به خصوص درباره حضرت مهدی علیه السلام نوشته است. و در اول باب بیست و نهم فتوحات گوید:اعلم ایدک الله انا روینا من حدیث جعفر بن محمد الصادق عن ابیه علی بن ابیطالب عن رسول الله صلی الله علیه و آله قال :مولی القوم منهم.

۲-جناب محیی الدین عربی در باب سیصد و هفتاد و شش از کتاب عظیم فتوحات مکیه گفت: البسمله من القرآن بلا شک عند العلماء بالله و تکرارها فی السور کتکرار ما یکرر فی القرآن من سائر الکلمات.

باید دانست که این قول در کلمه طیبه بسمله از آن چیزهایی است که امامیه بدان متفرد است و این قول

(جناب این عربی در بسمله ) به صوت بلند اعلام می دارد که این عارف و شیخ کبیر از امامیه است.

تبصره:(آنکه در شماره ۲ علماء بالله آمده )اقول: لا یخفی علی العلماء بالله ان مراده من العلماء بالله الامامیه ، قال الطبرسی فی تفسیر الفاتحه من مجمع البیان:اتفق اصحابنا ان (بسم الله الرحمن الرحیم)آیه من سوره الحمد و من کل سوره. و فی جوامعنا الروائیه عن امامنا الباقر علیه السلام : سرقوا اکرم آیه من کتاب الله (بسم الله الرحمن الرحیم)

۳-شیخ محیی الدین در کتاب الدر المکنون و الجوهر المصون فی علم الحروف گوید:اعلم ان الجفر هو التکسیر الکبیر الذی لیس فوقه شی ء و لم یعتد الی وضعه من لدن آدم علیه السلام الی الاسلام غیر الامام علی علیه السلام کل ببرکه خیر الانام و مصباح الظلام علیه افضل الصلاه و اتم السلام

و در همان کتاب گوید:الامام علی رضی الله تعالی عنه و ورث علم الحروف من سیدنا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و الیه الاشارت بقوله : انا مدینه العلم و علی بابها فمن اراد العلم فعلیه بالباب. و قدر ورث علم الاولین و الاخرین و ما رایت فیما اجتمعت بهم اعلم منه. و هو اول من وضع مربع مائه فی الاسلام و قد صنف الجفر الجامع فی اسرار الحروف و فیه ما جری للاولین و ما یجری للاخرین و فیه اسم الله الاعظم و تاج آدم و خاتم سلیمان و حجاب آصف. و ما زال اهل التحقیق من السافلین کابی محمد الحسن البصری و سفیان الثوری یغترفون من بحر اسراره ، و اولوا التحقیق من العارفین کذو النون المصری و سهل بن عبد الله التستری یقتبسون من مصباح انواره ، و کانت الائمه الراسخون من اولاده یعرفون اسرار هذا الکتاب الربانی و اللباب النورانی.
ثم الامام الحسین علیه السلام ورث علم الحروف من ابیه ، ثم ورثها الامام زین العابدین علیه السلام ثم الامام محمد الباقر علیه السلام ثم الامام جعفر الصادق علیه السلام و هو الذی غاص فی اعماق اغواره و یتکلم بغوامض الاسرار و علوم الحقیقه و هو ابن سبع سنین . و قال:علمنا غابر مزبور و کتاب المسطور فی رق المنشور و نکه فی القلوب و مفاتیح الغیوب و نقر فی الاسماع لا تنفر منه الطباع و عندنا الجفر البیض و الجفر الاحمر و الجفر الاکبر و الجفر الاصغر و منا الفرس الغواص و الفارس القناص ، فافهم هذا اللسان الغریب و البیان العجیب.

۴-در باب ششم از فتوحات در بحث از هباء (صادر اول ) فرمود:
بان اقرب الیه صلی الله علیه و اله وسلم علی بن ابیطالب علیه السلام امام العالم و سر الانبیاء اجمعین.

۵-(آنکه در شماره یکم گفته شد از جناب شیخ در احوال حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عبارت آن از نسخه اصلی فتوحات که عبد الوهاب شعرانی متوفای ۹۷۳ ه.ق در مجلد ثانی از یواقیت و جواهر بدان تصریح کرد اینست:

و اعلموا انه لابد من خروج المهدی علیه السلام لکن لا یخرج حتی تمتلی الارض جورا و ظلما فیملاها قسطا و عدلا ، و لو لم یکن من الدنیا لا یوم واحد طول الله ذلک الیوم حتی یلی ذلک الخلیفه و هو من عتره رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم من ولد فاطمه رضی الله عنها جده الحسین بن علی بن ابیطالب و والده حسن العسکری بن الامام علی النقی -بالنون- ابن الامام محمد التقی-بالتاء- ابن الامام علی الرضا ابن الامام موسی الکاظم ابن الامام جعفر الصادق ، ابن الامام محمد محمد الباقر ، ابن الامام زین العابدین علی ، ابن الامام الحسین ابن الامام علی بن ابیطالب رضی الله عنه یواطی اسمه اسم رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فی الخلق بفتح الخاء ، و ینزل عنه فی الخلق بضم الخاء ، الخ.

۶- در آخر باب ۲۴ فتوحات گوید :در آخر باب ۲۴ فتوحات گوید: و للولایه المحمدیه المخصوصه بهذا الشرع المنزل علی محمد صلی الله علیه و آله وسلم ختم خاص هو المهدی ، و هو فی الرتبه دون عیسی علیه السلام لکونه رسولا، و قد ولد فی زماننا ، و رایته ایضا و اجتمعه به و رایت العلامه الختمیه فیه ، فلا ولی بعده الا و هو راجع الیه کما انه لا نبی بعد محمد صلی الله علیه و آله وسلم الا و هو راجع الیه کعیسی علیه السلام اذا نزل ، فنسبه کل ولی یکون بعد هذا الختم الی یوم القیامت نسبت کل نبی یکون بعد محمد صلی الله علیه و آله و سلم فی النبوت کالیاس و عیسی و الخضر فی هذه الامت.

۷-و قال الیافعی فی وقایع سنه ثمان و ستین و سه مائه من مراه الجنان:قال الذهبی لقاضی القضاه یحیی بن محمد فی ابن العربی عقیده تجاوز حد الوصف ، قال : و کان یفضل علیا علی عثمان ثم نسبه الی التشیع ، و جعل التفضیل المذکور کالعله لتشیعه ، الخ

هذه نماذج من کلمات الشیخ الاکبر فی آل النبی من الامام علی بن ابی طالب الی ختم الولایه المحمدیت الامام المهدی الموعود و هم ائمه الشیعه الامامیه، فلو لم تفسر بعض الاقاویل التی حکیت فی الفتوحات فی ذیل الکشف المذکور علی الوجه الوجیه الذی اشرنا الیه لوجب ان یقال انها مما دسوا علی الشیخ ، کما قال عبد الوهاب بن الشعرانی المذکور آنفا فی مختصر الغتوحات ، الخ.

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *