سیر و سلوک قوی تر از هیپنوتیزم
سیر و سلوک قوی تر از هیپنوتیزم
سیر و سلوک قوی تر از هیپنوتیزم
عالم علم انباشته روى هم است و چون به واسطه انصراف از توجّه به جهان طبیعت آن گونه مشاهدات غیبى و مکاشفات روحى و باطنى به انسان دست مى دهد بنابراین کسى را رسد که بگوید براى روانه کردن روان به جهان جان چه نیاز به خواب و یا هیپنوتیسم و یا وسائط و وسائل دیگر است.
چرا به اختیار خود انصراف نداشته باشیم و در بیدارى سیر و سلوک روحى چنانکه در منام و در حال تنویم مغناطیسى بلکه قویتر از آنها به دست نیاوریم؟
و شاید آنچه را از این و آن مى خواهیم و یا از واسطه و وسیله تحصیل مىکنیم بدون واسطه بهتر بتوانیم به خواسته خود پى ببریم که واسطه و کثرت آن موجب اشتباه و تردید و دودلى مىگردد، چنانکه هر چه واسطه کمتر بشود انسان بهتر و روشنتر و زلالتر به مرادش دست مىیابد و اگر بتوانیم خودمان بدون واسطه ابزار و آلات و اشخاص، مثلا آینه بکار بردن و یا طفلى نابالغ را وسیله قرار دادن و یا کسى را به تنویم مغناطیسى خواب کردن، بر مطلب خود دست بیابیم چه بهتر؛ و شاید آن که حافظ گفته است:
سالها دل طلب جام از ما مىکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا مىکرد
گوهرى کز صدف کون و مکان بیرون بود
طلب از گمشدکانِ لب دریا مىکرد
پاسخها