هفت شهر عشق

هفت شهر عشق

کد ثبت علمی:۱۱۲۲-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۲۳۶۲

 

هفت شهر عشق را عطار گشت   ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

هفت شهر عشق را عطار گشت   ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

هفت شهر عبارتند از: ۱-طبع، ۲-نفس، ۳-قلب، ۴-روح، ۵-سرّ، ۶-خفی، ۷-اخفی
از آن جهت که نفس ناطقه ی انسانی است که ” النفس فی وحدتها کل القوی ” مبدا حرکت و سکون است ،طبع گفته اند.
به اعتبار مبدئیت آن برای ادراکات جزئیه ، نفس گفته اند.
به لحاظ مبدئیت آن برای ادراکات کلیه تفصیلیه ، قلب گفته اند.
به اعتبار حصول ملکه بسیطه که خلاق تفاصیل ادراکات کلیه است ، روح گفته اند.
به اعتبار فنای آن در عقل فعال ، سرّ گفته اند.
به اعتبار فنای آن در مقام واحدیت،خفی گفته اند.
به اعتبار فنای آن در مرتبه احدیت ، اخفی گفته اند.
این هفت مرتبه ی نفس در اصطلاح عارفین است.حکما نیز گفته اند که نفس را هفت مرتبه است:۱-عقل هیولانی، ۲-عقل بالملکه، ۳-عقل بالفعل، ۴-عقل مستفاد، ۵-محو، ۶-طمس، ۷-محق.
به اعتبار آنکه قابل تحصیل کمالات است،عقل هیولانی گفته اند.چون یک سلسله معقولات اولی و علوم اولیه را حاصل کرده است که بدانها میتواند معقولات ثانیه و علوم مکتسبه را کسب کند ، عقل بالملکه گفته اند.چون از راه اکتساب به فکر یا حدس، اقتدار بر استحضار معقولات ثانیه و علوم مکتسبه پیدا کرد که هرگاه بخواهد بالفعل استحضار و استنباط کند تواند، آن را عقل بالفعل گویند.
به اعتبار حضور و حصول خود آن علوم و عقول مکتسبه عندالنفس که کمال اویند ، عقل بالمستفاد است که از عقل فعال مخرج نفوس بشری از درجه ی عقل هیولانی به درجه ی عقل مستفاد استفاده شده است.
محو مقام توحید افعالی است.
طمس مقام توحید صفاتی است.
محق مقام توحید ذاتی است . لا اله الا الله وحده وحده وحده.
از جناب سرور اولیا امیرالمومنین علی علیه السلام است که فرمود : ” اللهم نور ظاهری بطاعتک، وباطنی بمحبتک، وقلبی بمعرفتک ، و روحی بمشاهدتک ، و سری باستقلال اتصال حضرتک یا ذالجلال والاکرام.”
برادرم! (( الطیبات للطیبین.))

یاد او اندر خور هر هوش نیست   حلقه ی او سخره ی هر گوش نیست

منبع:نامه ها و برنامه ها

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *