مراتب طهارت از نظر علامه حسن حسن زاده آملی

مراتب طهارت از نظر علامه حسن حسن زاده آملی

کد ثبت علمی:۱۱۹۰-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۲۴۳۰

((در مراتب طهارت گوییم که طهارت ارواح و قلوب موجب مزید رزق معنوى و قبول عطایاى الهیه على ما ینبغى است و یرزقه من حیث لا یحتسب . و طهارت صورت – به حکم تبعیت عالم صور مر ارواح را در وجود و احکام – مستلزم مزید رزق حسى است . لذا هم طهارت ظاهره باید و هم طهارت باطنه .

((در مراتب طهارت گوییم که طهارت ارواح و قلوب موجب مزید رزق معنوى و قبول عطایاى الهیه على ما ینبغى است و یرزقه من حیث لا یحتسب . و طهارت صورت – به حکم تبعیت عالم صور مر ارواح را در وجود و احکام – مستلزم مزید رزق حسى است . لذا هم طهارت ظاهره باید و هم طهارت باطنه .
اما طهارت ظاهره :
طهارت بدن از ادناس و قاذورات ، و طهارت حواس از اطلاق و رها کردن آنها در ادراکاتى که نیاز بدانها نیست .
طهارت اعضاء از اطلاق و رها کردن آنها در تصرفات خارج از دائره اعتدال که به حسب شرع و عقل معلوم است . و به خصوص لسان را دو طهارت است یکى صمت از ما لا یعنى ، و دیگر مراعات عدل در آنچه که از آن تعبیر مى کند نه به نقص بیان درباره آن جائز باشد، و نه وصفش بدانچه که موصوف بدان نیست .
طهارت ظاهره در مراتب قواى عملیه نفس مرتبه تجلیه است که نفس قوى و اعضاى بدن را به مراقبت کامله در انقیاد و اطاعت احکام شرع و نوامیس الهیه وارد نموده که اطاعت اوامر، و اجتناب از منهیات شرعیه را به نحو اکمل نماید تا پاکى صورى و طهارت ظاهریه در بدن نمایان شود و در نفس هم رفته رفته خوى انقیاد و ملکه تسلیم براى اراده حق متحقق گردد و براى حصول این مرتبه علم فقه بر طبق طریقه جعفریه کافى و به نحو اکمل عهده دار این امر است . فقه مقدمه تهذیب اخلاق و اخلاق مقدمه توحید است .
اما طهارت باطنه :
طهارت خیال خیال از اعتقادات فاسد و از تخیلات ردى ، و از جولانش در میدان آمال و امانى . و طهارت ذهن از افکار ردى و از استحضارات غیر واقع غیر مفید.
و طهارت عقل از تقیید به نتائج افکار در آنچه که اختصاص به معرفت حق سبحانه و معرفت غرائب علوم و اسرارى که مصاحب فیض منبسط او بر ممکنات است .
و طهارت قلب از تقلبى که تابع تشعب است و تشعب نیز بسبب تعللاتى است که موجب تشتت عزم و اراده مى گردد. و قلب را هم واحد باید.
امیر (علیه السلام ) فرمود: قلوب العباد الطاهره مواضع نظر الله سبحانه فمن طهر قلبه نظر الله الیه . و فى الکافى (ص ۱۳ ج ۲ معرب ) باسناده عن سفیان بن عینیه قال : ساءلته – یعنى ابا عبدالله (علیه السلام ) عن قول الله عزوجل الا من اءتى الله بقلب سلیم ؟ قال : القلب السلیم الذى یلقى ربه و لیس فیه احد سواه .
و طهارت نفس از اغراضش بلکه از عین خودش که خمیره آمال و امانى و کثرت تشوقات است .
و طهارت روح از حظوظ شریفه اى که مر جواز حق تعالى است چون معرفتش و قرب و مشاهدتش و دیگر انواع نعیم روحانى و بقول شیخ در نمط تاسع اشارات در مقامات العارفین : من آثر العرفان للعرفان فقد قال بالثانى و به این نظر علم حجاب باشد و این وجه دیگر است در معنى العلم حجاب الله الاکبر، آرى .

تو بندگى چو گدایان بشرط مزد مکن   که خواجه خود صفت بنده پرورى داند 

سپس طهارت حقیقت انسان و نیز طهارت سر او و طهارت خاصه انسان که اعلى المراتب طهارات است را مطرح فرمود. غرض آن است فرقان را مس ظاهرى با انواع گوناگون آن نیاز است ولى براى مس ‍ قرآن که همان مقام جمعى احدى حقایق فرقانیه است ، انواع طهارت باطن لازم است که تا با آن حقایق اتحاد وجودى برقرار شود.

منبع: رساله وحدت از دیدگاه عارف و حکیم

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *