سروده علامه عارف حسن زاده آملی
سروده علامه عارف حسن زاده آملی
کد ثبت علمی:۱۲۹-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۱۳۷۷
طفل ناخوانده الف با
دهن آنست تو دارى که چه شیرین سخن است
منبع آب حیاتست و بنام دهن است
نرگس دیده روح القدس از شش جهتش
مات آن طره مشکین شکن در شکن است
چهره گل چه حکایت ز تو بنمود که دوش
سوسن و یاسمنش گفت عروس چمن است
ماشاء الله قلم حسن ازل با رخ لوح
نقش تصویر تو را گفت به همین صنع من است
از ثرى تا به ثریا به درود و به نوید
همه جا یاد تو در انجمن مرد و زن است
آنچه دوش از لب نوشین تو من نوشیدم
به خداوند نه چون قصه طفل و لبن است
چینه طایر طوبى سزد آن شاخ نبات
که چنو مائده نى در خور زاغ و زغن است
شرف از ذکر تو دارا است نماز شب و روز
صلوات تو چه روحست و صلاتش بدن است
طفل ناخوانده الف با است که ختم رسل است
عامى امى او نابغه هر زمن است
از صباح ازل آن نور و ضیاى ابدیست
که سراج همه در عالم سر و علن است
دانش ار حافظ ناموس خداوند شده است
ورنه شمشیر برهنه به کف اهرمن است
صله خواهد غزل و حوصله باید که بسى
صله ام داد که پیرایه در عدن است
چنگ زن زهره شد از کف زدن کف خضیب
کز دبیر فلک آوازه شعر حسن است
پاسخها