تکسیر احمدی (علوم غریبه-جفر)

تکسیر احمدی (علوم غریبه-جفر)

کد ثبت علمی:۱۰۴۱-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۲۲۸۱

 

تکسیر احمدی (علوم غریبه-جفر)

که امدح هست و مادح هست و حامد که حماد است و مداح محامد 

و تکسیر احمدى به یک صورتش چنین است:
تکسیر کلمه احمد
ا ح م د
ح م د ا
م د ا ح
د ا ح م
ح ا م د
ا م د ح
م د ح ا
د ح ا م
ا د ح م
د ح م ا
ح م ا د
م ا د ح

تکسیر سطور آن به دوازده سطر رسیده است که در سطر اول ((ا ح م د = احمد)) مشاهده مى شود، و در سطر سوم ((م د ا ح = مداح ))، و در سطر پنجم آن ((ح ا م د = حامد))، و در سطر ششم ((ا م د ح = امدح ))، و در سطر دوازدهم ((م ا د ح = مادح ))، نمایانگر است که ((احمد)) در این قاعده تکسیرى به چهار وصف متصف شده است ، و مابقى سطور هم که معنى نمى دهد.
احمد یعنى حمیدتر، ستوده تر، بسیار ستوده .
امدح یعنى ستوده تر؛ و مادح ستایش کننده و ستایشگر، مدح گوینده .
حامد یعنى ستایش کننده ، صفت فاعلى از حمد است که سپاسگزار است ؛ و حماد یعنى بسیار حمد کننده ؛ و مداح نیز یعنى مدح کننده ، ستایشگر، کسى که بسیار مدح کند. و محامد جمع مَحْمِدَه است و محمده یعنى ستودن ستایش ، خصلت نیکو و آنچه که مرد را به آن بستانید، آنچه موجب ستودن شخص بشود. در فرهنگ جامع آمده است : ((حَمِدَهُ)) حَمْدا و مَحمِدا و مَحَمَدا و مَحْمَدَه و مَحْمِدَه – ف ثنا و شکر کرد او را و ستود – راضى شد – اداى حق او کرد.
به همین صورت مى شود کلمات و جمل قرآنى را تکسیر کرد که از آن حقایق لا یتناهى به دست مى آید.
جناب علامه بزرگوار آقا محمد حسین طباطبایى صاحب المیزان ، جدش جفار بود که علامه طباطبایى سمى و همنام او بود. و در جفر خیلى قوى بود. او طومار بسیار طولانى در استخراجات جفرى داشت که از او به یادگار مانده است که بسیار مغتنم است . از اول سوره حمد شروع به تکسیر جفرى مى کنند و دم بدم سوال مى کنند و پیش مى روند و جواب مى گیرند و باز ادامه سوال تا به همین صورت پیش مى روند که تمام شدنى نیست . و جد ایشان هم به همین صورت سوال کرد و پیش رفت … مرحوم اءخوى ایشان یعنى آقا محمد حسن الهى طباطبایى مى فرمود که من بعد از وفات جدمان او را احضار کردم و از وى استدعاى یادگیرى این جفر قرآنى را نمودم . ایشان با این که در آن عالم بود و از این نشاءه رفت در جواب گفت : آن آقایى که به من یاد داد از من عهد گرفت که من به دیگرى تعلیم ندهم و من به عهدم باید وفا کنم . حالا با این که آنسویى شده باز چنین مى گفت . ولى به من گفت که من ریاضت جفر را به شما یاد مى دهم و تو این ریاضت را داشته باش تا به جفر دست یابى . زیرا باید مقدماتى طى کرده باشد و مراحلى گذرانده شود و این ریاضت هم انجام گیرد تا به کلید و کد برسد. (این مطالب از فرمایشات شفاهى مولایم بود) حال از رساله گرانسنگ ((رموز کنوز)) بشنو:
((جناب استاد نام برده ام – رضوان الله علیه – (اعنى آیه الله آقا سید محمد حسن الهى تبریزى ) در پیرامون دستور نخستین (علیم ) فرمودند که مرحوم جد من آیه الله سید محمد حسین طباطبایى در علم جفر ماهر بوده است ، و هنوز نوشته هایى از ایشان را در این امور داریم ؛ وقتى ایشان را احضار کرده ام و از ایشان تقاضا کرده ام که این علم را به ما بیاموزد، در جواب گفت : ((استادى که آن را به من آموخت از من عهد گرفت که به کسى نگویم )).
این باره تشریف بردند، بار دیگر ایشان را احضار کردم و به ایشان عرض کردم که آقا شما آن شخص را به ما معرفى بفرمایید ما خودمان از او اجازه و تعلیم مى گیریم . در جواب فرمودند که مطابق عهد این کار را هم نمى کنم ، ولى …)).
جناب شیخ اکبر در ((الدر المکنون فى علم الحروف )) گوید: و اعلم ان علم التکسیر عزیز و نهایه علم التکسیر هو الجفر الجامع فتاءمل الى سر قدره الله تعالى کیف اءودع جمیع العلوم فى هذه الحروف التى عددها ۲۸ و کیف هذا العدد الیسیر یصل الى هذا الحد الذى لا یمکن حصره … و در جاى دیگر گوید، جفر تکسیر کبیر است و واضح آن امام على (علیه السلام ) است به برکت حضرت خاتم (صلى الله علیه و آله و سلم ) اعلم ان الجفر هو التکسیر الکبیر الذى لیس فوقه شى ء و لم یهتد الى وضعه من لدن آدم (علیه السلام ) الى الاسلام غیر الامام على (علیه السلام ) کل ببرکه خیر الانام و مصباح الظلام علیه افضل الصلاه و السلام .
و نیز گوید: الامام على رضى الله تعالى عنه ورث علم الحروف من سیدنا رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) و الیه الاشاره بقوله : اءنا مدینه العلم و على بابها فمن اراد العلم فعلیه بالباب و قد ورث علم الاولین و الاخرین ما راءیت فیما اجتمعت بهم اعلم منه و هو اول من وضع مربع ماءه فى ماءه فى الاسلام و قد صنف الجفر الجامع فى اسرار الحروف و فیه ما جرى للاولین و ما یجرى للاخرین و فیه اسم الله الاعظم و تاج آدم و خاتم سلیمان و حجاب آصف … ثم الامام الحسین (علیه السلام ) ورث علم الحروف من ابیه ثم ورثها الامام زین العابدین (علیه السلام ) ثم الامام محمد الباقر (علیه السلام ) ثم الامام جعفر الصادق (علیه السلام ) و هو الذى غاص فى اءعماق اءعواره و یتکلم بغوامض الاسرار و العلوم الحقیقیه و هو ابن سبع سنین . و قال علمنا غابر مزبور و کتاب مسطور فى رق منشور و نکت فى القلوب و مفاتیح الغیوب و نقر فى الاسماع لا تنفر منه الطباع و عندنا الجفر الابیض و الجفر الاحمر و الجفر الاکبر و الجفر الاصغر و منا الفرس الغواص و الفارس القناس فافهم هذا اللسان الغریب و الباین العجیب .
جفر اقیانوس کبیر است و جفر یعنى کتاب آفرینش و جفار مثل حفار است ، گاهى به گنج مى رسد و گاهى تنها رنج است .
علوم اعداد و حروف و اوفاق و زبر و بینات چون دیگر علوم معداتند، تا صعود برزخى و عقلى به اصول حروف براى نفس حاصل نگردد، نتیجه حاصل نمى گردد و در جفر مستحصله به دست نمى آید. لذا حضرت مولى جفر را مقام مى داند.
جناب ابن عربى در همان در مکنون نیز گوید: و ان الجفر یظهر آخر الزمان مع الامام م ح م د المهدى و لا یعرفه على الحقیقه الا هو و کان الامام على من اعلم الناس بعلم الحروف و اسرارها و قال (علیه السلام ): سلونى قبل اءن تفقدونى فان بین جنبى علوما کالبهار الزواخر.
(به لطیفه ۱۰۴ مآثر آثار ج ۱ مراجعه گردد)

منبع:جلد دوم شرح دفتر دل-شارح:استاد صمدی آملی

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *