انرژی کلدانی

مقاله سوم سرکار خانم مرجان علوی مقدم

استاد راهنما:استاد حسن پورنجف شرف آباد

 

کد ثبت علمی:۱۵۴۷-۶۱۰-۳۴۹۰۴۰۴۰۱۷-۲۷۸۷

 

عنوان: انرژی کندالینی

انرژی کندالینی چیست؟

قویترین انرژی موجود در عالم فیزیکی است که برای بیدار ساختن و کنترل آن تمرینات زیاد و عبادات بی دریغ لازم است.

کندالینی انرژی پنهانی است که در نهاد انسان قرار داده شده  است. بزرگترین و قویترین انرژی روحانی یا همان نیروی حیات است که ما انسانها و عالم ما را خلق کرده است.

قدرتمندترین انرژی خانه جهان هستی در وجود شما و سراسر گیتی به سر        می برد. جایگاه کندالینی در چاکرای ریشه است که شمارا به زمین وصل می کند.

نامهای دیگر آن” آتش کندالینی” (Kundalini Fire) و “افعی نور” (Serpent of Light) است که بدن را تصفیه کرده و نیروی شفابخشی است که هر دردی را درمان می کند.

انرژی کندالینی با آگاهی بیدار می شود. آگاهی از وجود خود و درک جریان هستی.

این انرژی به صورت پنهان ( یا ماری که چمبره زده و خواب است) در زیر استخوان دنبالچه و در دهانه مقعد (چاکرای ریشه) خوابیده است و منتظر فرصتی برای برخاستن می باشد.

انرژی کندالینی در همه نوع بشر وجود دارد، اما نه به مقدار یکسان و قوی ترین انرژی فرا طبیعی است.

بیشترین اطلاعات درباره کندالینی از هندوستان سرچشمه گرفته و علم پزشکی امروز در حال بررسی و مطالعه این انرژی حیات بخش است.

کندالینی در زبان سنسکریت به معنی” مونثی که حلقه زده” می باشد. معنای آن این است که انرژی کندالینی  یک انرژی مونث است که انسان را به اصل و زادگاه خود برمی گرداند.

انرژی قدرتمند و آرامش بخشی است که به ماری چمبره زده تشبیه شده است.

وقتی شما از نظر روحی تکامل پیدا می کنید، این انرژی آهسته آهسته از روی جایگاهش در چاکرای ریشه برخاسته و مانند ماری به سمت بالا می خزد و سر راه خود از همه چاکراها عبور کرده، آنها را یکایک با قدرت خود باز می کند.

این انرژی ماورای طبیعه به بالای ستون مهره ها سفر کرده، همه نقاط آن را ترمیم می کند و در نتیجه همه چاکراها را به سرحد قدرت خود می رساند.

انرژی کندالینی حاصل رسیدن به «خود آگاهی» است که این فرایند با چرخه خورشید و انرژی مذکر خورشید منظم می شود. انرژی کندالینی تنها انرژی حیات نیست بلکه انرژی جن سی نیز هست.اما این انرژی جن سی قدرت ترمیم ذهن  جسم و روح را داراست.

علائم بیدار شدن کندالینی چیست؟

بیدار شدن این انرژی سبب تغییرات عمده ای در زندگی خواهد شد که شما را قادر خواهد ساخت دید وسیعی پیدا کنید و به نهایت خلاقیت و انرژی دست یابید. کندالینی منشا خلاقیت در عالم است. به این ترتیب خواهید توانست آرزوهای خود را به واقعیت تبدیل کنید.

بیدار شدن کندالینی همراه با تجربیات عجیب و احساسهای جدید است از جمله سوزش و سوزن سوزن شدن زیر پوست مانند وقتی که یک دسته مورچه روی پوست راه می روند .

ممکن است حس کنید موجودی از شما بالا می رود، همچنین خارشهای پوستی و لرزش عضلات گرفتگی غضلات و ضعف شدید بدنی از برخی علائم آن هستند.

ممکن است صداهای عجیبی بشنوید که از دوردستها می آید یا صدای فرشتگان نگهبان خود را بشنوید که با یکدیگر یا شما صحبت می کنند.

فشار عصبی روی شما بیش از هر زمان دیگری خواهد بود و برای همین است که اکثر داوطلبان از خیر آن گذشته و تصور می کنند که مدیتیشن و یوگا هیچ کمکی به کاهش استرس آنها نکرده است، در حالیکه به جای مهمی رسیده اند و کندالینی در حال تکان خوردن و بیدار شدن است.

ممکن است سوزش یا سوزن سوزن شدن در ناحیه چاکرای ششم ( میان دو ابرو) یا چاکرای هفتم ( فرق سر) حس شود. به یاد داشته باشید که کندالینی اصولاً یک انرژی بسیار داغ و پرحرارت است و ممکن است احساس گُرگرفتگی شدید و گرم شدن ناگهانی و بی دلیل به شما دست دهد. حتی ممکن است در جریان باز شدن چاکراها دچار استفراغ یا اسهال بدون دلیل شوید که ماهها طول بکشد.

برخاستن کامل انرژی کندالینی ممکن است برای برخی ماهها طول بکشد و برای برخی سالها. وقتی کندالینی کاملا بر می خیزد و روی دم خود می ایستد سرش در چاکرای هفتم قرار دارد و همه چاکرای قبلی را گشوده است. تا زمانیکه همه چاکراها پاکسازی نشده باشند و مسیر عبور کندالینی باز نشده باشد امکان بیدار شدن کامل آن وجود ندارد. به همین جهت است که ممکن است مدتهای طولانی بگذرد تا تمام آلودگیهای یک چاکرا تخلیه شود.

انرژی کندالینی

روح انسان دارای انرژی و قدرتی ذاتی است که در عموم انسان‏ها به صورت خفته و راکد وجود دارد :

این نیرو در میان فرهنگ‏های مختلف شناخته شده است و به اسامی گوناگونی چون “پرانا”،”چی”،”مانا”، “کندالینی”،”روح‏القدس”و… از آن نام برده می‏شود.

در علوم و مکاتب باطنی، روش‏های متعددی جهت بیدار و آزاد سازی این نیروی

خفته ابداع شده است.

رشد معنوی و اتفاقات شگفت‏ انگیز در زندگی روحی و تحقق خواسته‏ ها حتی موفقیت در زندگی ظاهری، با بیداری انرژی خلاق روح یا کندالینی ارتباط دارد.

در شرق اعتقاد براین است که نیروی خفته کندالینی در مرکز اولین چاکرا (مولاداهارا) که مرکز آگاهی و غرایز حیوانی و پایین ‏ترین چاکراست، مستقر می‏باشد. بیدار شدن کندالینی، به معنی صعود از این چاکرا و رسیدن به بالاترین چاکرا، مکانی در تاج سر و مرکز آگاهی برتر (ساهاسرارا) است. در حقیقت هر شکلی از زندگی و حیات باطنی که به نام‏های “فنافی الله”،”سامادهی”،”موکشا”، “اتحاد”،”کاوالیا” و… شناخته شده ‏اند، بیدار شدن کندالینی است.

وقتی کندالینی بیدار می‏شود، جسم فیزیکی تغییرات بسیاری را که عمدتاً مثبت هستند تجربه می‏کند. با بیداری نیروی حیاتی تمام سلول‏های بدن شارژ می‏شوند و جریانی از تجدید حیات آغاز می‏گردد.

صدا، احساس‏‌ها (حتی احساس به بدن) و هورمون‏های پنهانی تغییر می‏یابند.

در حقیقت تظاهرات سلولی در بدن و ذهن، بالاتر از سطح معمول، در سطح عالی‏تر رخ می‏دهند.

بیداری جزئی و کلی در علوم باطنی مغز رابه شش بخش و تجلیاتش را هم تقریباً به شش حوزه دسته ‏بندی می‏کنند و قسمت‏های مختلف آن را با چاکراها مرتبط می‏دانند.

بر حسب درجات بیداری چاکراها، قسمت‏های خاموش مغز روشن می‏شود و این خود نیز باعث فعال شدن نیروهای روحی و روانی می‏گردد.

همان طوری که برای روشن نمودن یک لامپ الکتریکی، آن را به وسیله کلیدی

که بر روی دیوار نصب شده است، روشن می‏کنیم، برای روشن کردن چراغ مغز نیز اقدام دیگری مقدور نیست بلکه نیاز به کلید است.

کلید روشن کردن قسمت‏های مختلف مغز در چاکراها قرار دارد. گاه در کسی بیداری به میزانی رخ می‏دهد که شخص می‏تواند روشن‏‌بین یا تله‏‌پات باشد، اما گاه بیداری به حدی است که یک نوازنده و یا یک نویسنده نابغه بشود.

نابغه کسی است که یک یا تعداد بیشتری از سطوح مغزش بیدار شده باشد. نبوغ دارای انواع و مراحل متفاوت است، به طور مثال گاه کودکی از لحاط هوش استثنایی می‏شود، دیگری شاعر است و به او الهام می‏گردد، نوجوانی هم موسیقیدان یا مخترع و یا مکتشف می‏شود.

در مغز گروه نوابغ، بیداری به صورت جزئی رخ داده است. کسانی که ذهن آنها با تبلور نور، حرکت کرده، بیدار شده و به روشنایی نبوغ رسیده باشد، دریافته‌‏اند آنچه که در آنها متبلور شده کل آگاهی نیست و بیداری کلی مغز هنوز حاصل نشده است. تمام ادیان الهی اذعان می‌دارند که انسان تجسم قدرت‏های آسمانی است.

این گفته حضرت علی که می‏فرمایند: «آیا گمان می‏کنی تو جرم صغیری هستی،

در حالیکه در وجود تو جهان بزرگتری در هم پیچیده و متمرکز شده است»، اشاره به همین مضمون دارد.

در قرآن و دیگر کتب مقدس آمده که خداوند از روح خود در انسان دمیده، پس حقیقت وجودی انسان روح خداوند است و روح خدا که از خداست تمامی قدرت‏ها و دانایی‏‌های خداوند را دارا می‏باشد. ولی در طول زمان بشر از حقیقت ذاتی خود دور شده و ناتوان و ضعیف گشته است. در حال حاضر ارتباط لحظه‌‏ای و عمیق بین انسان و روح‌‏اش وجود ندارد و نیروهای روحی به صورت بالقوه در وجود انسان نهفته گردیده است.

روان انسان (کالبد انرژیک) که در کالبد فیزیکی وی نفوذ دارد و نقاط اتصال و ارتباط آنها به صورت مراکز انرژی یا چاکراها شکل گرفته‏ اند، واسط ارتباط بین روح و انسان بشمار می‏آید. در طول زمان به دلیل جهالت طولانی و دوری از اصل رب، انبوهی از زنگارها و چسبندگی‏‌ها بر گرد. این مراکز انرژی پدیدار گشته و این مراکز قدرت را بسته و غیرفعال ساخته و ارتباط انسان را با نیروهای الهی قطع کرده ‏است.

روش اول برای انرژی دادن از دور

روشهای زیادی برای انجام این عمل در دنیا گفته شده و علت اینکه ما از جایی به جایی دیگر در انطرف دنیا میتوانیم انرژی بفرستیم چیست؟

انرژی گرفتن از سایرین

یا منابع دیگر: یعنی انسان با اعمالی خاص و تمرکز بر روی پدیدها و گاهی حتی با نوشتن الواح می تواند انرژی گرفته این انرژی که هم خود شعور دارد و هم با وارد شدن به بدن انسان خالص شده شعور دار و هدف دار شده و توسط مدیوم به جایی در انسوی دنیا فرستاده می شود که شخص به محض دریافت این انرژی علایمی در بدنش ظاهر می شود که معلوم می کند ما کارمان را بدرستی انجام داده ایم.

مور مور شدن بدن یا نقطه ایی از بدن، ایجاد حالت گرمایشی و سرمایشی در بدن، سبک شده و یا آرام شدن جایی که درد می کند. این انرژی مثبت است که در موردش بحث می کنیم.

ابتدا باید مفهوم انرژی را بدانیم، سپس فرایند این اتفاقات را بشناسیم، لذا انرژی یعنی نیرویی که چه منفی و چه مثبت در نهاد انسان است که این انرژی از چند روش بدست می آید.

اول از طریق خوردن و آشامیدن، دوم از طریق معنوی و روحی، سوم از طریق گرفتن انرژیهای سایر.

ابتدا باید نوع انرژی را مشخص کنیم، یعنی باید اول یه منبع خاصی معلوم شود که این انرژی از این منبع برداشته شده، در مورد تصور سازی ذهنی قبلا عرض کردیم که همان مثال حضور در کلاس درس است، که وقتی خودمان بطور فیزیکی در کلاسیم، اما دلمان، حواسمان یا احساسمان در جای دیگر است.

دیگر نه صدای معلم نه حتی گاهی تصویر او را دریافت نمی کنیم، اما آن جایی که در موردش فکر می کنیم یا تخیل می کنیم یا تصور بخوبی تصویری واضح داریم. انگار که خود جسم فیزیکی آنجاست، پس اگر انجا غمگین شویم بطور ناخوداگاه از چشم جسم فیزیکی اشک می آید اگر شاد باشیم لبخند و …..

پس در این مثال سه چیز را داریم که در مورد این سه بعد بحثهای مفصل باید شکل گیرد و تا الان هم نظریه پردازان شرق و غرب دیدگاهای متاوتی را بیان کردن. اما این جلسه فقط به شناخت کار داریم.

این سه عنصر عبارتست از:

جسم یا جسد که غذای آن ماده و آب و  یا هواست و خود جسم از خاک آفریده شده. کالبد اثیری یا اختری که یک تن پوش یا قالب مثالی است. مثل: هاله بدن انسان.

روح که نه جسم است و نه کالبد اختری است، بلکه چیزی هست که شعور دارد و تعالی هست و جایگاهش بالاترین نقطه هست و این در واقع همان چیزی است که خداوند خود بر انسان دمید و انسان بخاطر وجود این روح بر همه مخلوقات عالم اشرف شد.

روش اول انرژی دادن از دور

در مباحث قبل یک شناخت از انرژی و کالبد و جسم و روح عرض کردیم و ارتباط این سه عم معلوم شد.

در این بخش می پردازیم به واسطه انرژی یا واسطه بین منبع و مقصد در بحث منبع عرض شد، اول نام خدا رو برزبان جاری می کنیم و سپس با تمرکز کامل انرژی از از منبع و از آسمانها گرفته و در همان چاکرای مربوطه قرار می دهیم.

نقطه قابل توجه این هست که رنگ انرژی گرفته شده با رنگ چاکرا برابر باشد و مثل اینکه نورهای ریز و زر داری هستند که از طریق واسطه به طرق مختلف وارد بدن سوژه می شود و در بحث سوژه چگونه و چرایی این عمل را شرح خواهیم داد.

واسطه یا مدیوم

در تعریف مدیوم باید عرض کنیم که مدیوم واسطه بین منبع و مقصد است، طوری که انرژی یا هرگونه انجام عمل را از ماورا دریافت و به سوژه می دهد. همه انسانها حالت مدیومی دارند، چون همه افراد آن سه مورد جسم، کالبد، روح را دارا هستند و بدون داشتن یکی از اینها اصلا زندگی بهم می خورد، اما اینکه یک سری از آدمها بصورت خدادادی مدیوم بدنیا آومده اند و برخی این را بعداً فعال می کنند.

ما با آنهایی که بصورت خدادادی دارا هستند را کاری نداریم و به دوستانی که      می خواهند حالت مدیومی داشته باشند را بعداً یک سری تمریناتی عرض خواهیم کرد.

حال بحث الان در خصوص واسطه است، که چطور این انرژی را گرفته تجزیه تحلیل کرده و به مقصد می فرستد.

ابتدا محلی که بعنوان محل کار و تمرین هست باید با اصول این کار تطبیق داشته باشد. از جمله: هوای معتدل، نبودن سروصدای اضافی، لباس مرتب از الیاف طبیعی، بخورات و سنگهایی که در ادامه کار نیاز است. اینها جزو ملزومات این کار در ابتدا است.

حال به شکل اسلامی شخص من انجام می دهیم و دلیل این است که خود قرآن کریم پر از انرژی است. وقتی کلام الله جایی تلاوت شود، آن محیط از هر گونه رجس و آلودگی ماورایی پاک می شود. بعد تصور سازی ذهنی است، یعنی مدیوم اولین کاری که باید انجام دهد این است که به سوژه باید حصاری بزند که نوع حصار را در زمان خودش نیز بحث خواهیم کرد.

بعد از زدن حصار هم به سوژه و هم بخودمان، دستان خود را به حالت دعا بر      می داریم تا اندازه شانه بالا می آوریم. پس از ذکر و خواندن و اذن و مدد از خدا و فرشتگان و رجال الغیب، دست راست را طوری که کف دست راست بطرف بالا باشد به آسمان بلند می کنیم. طرف راست بدن انرژی مثبت و چپ انرژی منفی است.

دست چپ را به حالتی که انگشت اشاره با انگشت کوچک و یا انگشت لایک اصطلاحاً، بصورت “O” انگلیسی در می آوریم و در جلوی ناف قرار می دهیم. حال انرژی را از آسمان گرفته، یعنی تصور خواهی کرد انرژی مثل یک نور مستقیم که ذرات آن به دست وارد می شود.

انرژی خود شعور دار است، اما هدف دار نیست. زمانی هدف دار می شود که ما برایش فرمان دهیم. پس وارد مغز کرده فرمان لازم را می دهیم، سپس انرژی زمین را با دست چپ مثل اینکه از جایی آب برمی داریم کف دست را گود کرده و باز انرژی نوری را بر می داریم.

در وسط بدن، یعنی جلوی ناف انرژی آسمان و زمین را با هم ادغام می کنیم، یعنی دست چپ بالا و راست پایین می شود. انگار این انرژی، مثل: یک گوی نورانی و قوی است که مثل خورشید می درخشد. انرژی را از طریق کانال مربوطه انرژی به دست راست منتقل می کنم و ابتدا از وسط سر یا چاکرای هفتم و تاج بصورت عمود بر سوژه که روبروی ما هست وارد می کنیم.

لازم بتوضیح است که آن شخص اگر نزدیک باشد، یعنی در حضورمان باشد فاصله دست شما با سر طرف نباید از سه تا پنج سانتی متر تجاوز کند و اگر دور باشد آن شخص را بطور نشسته تصور می کنیم که هاله اش را می بینیم.

مهم این است اگر طرف انباشت هاله اگر زیاد باشد و درست تصور کنیم با دستمان حس خواهیم کرد و اگر در بدن طرف حتی موجود ماورایی باشد پس از انرژی دادن همه بدن طرف سفید و نورانی می شود و ما فقط آن نکته که درد دارد یا موجود ماورایی هست را سیاه رنگ یا کدر خواهیم دید.

بعد انرژی که وارد سر طرف شد ان را در جهت عقربه های ساعت میچرخانیم تا از طریف ستون فقرات این نورها و ذرات ریز که به ذکر نام الهی هم مزین شده از طریق رشته های اعصاب به تمام نقاط بدن بجز الت جنسی وارد میشود و انرژی منفی از کف پای شخص خارج میشود.

حال از شخص میخواهیم تا حس خود را به ما بگوید که می گوید: بدنم کمی گرم شده یا مور مور می شود.

لازم بذکر است اگه سوژه بدنش موجود غیرارگانیک داشته باشد. احتمالاً بدنش به حالت لرزش در بیاد و عرق کند که برای در آوردن آن باید هاله او باز کنیم. بنوعی دربیاوریم و در جایی که مد نظر است می اندازیم که مورد بحث ما الان نیست. اما اگر درد هم کند یا بدن طرف در جایی درد داشته باشد، آن را مثل اینکه آب برمی داریم دست را گود کرده دستمان را پر از انرژی منفی می کنیم و از بدنش خارج و در جای خودش دفن می کنیم که بمحض در آوردن سوژه احساس راحتی و سبکی می کند و می گوید: سبک شدم و دردم از بین رفت، بعد هاله او را صاف می کنیم.

یکی از سوره های چهار قل را خوانده و بطرف فوت می کنیم. حال همین طور از آسمان دوم انرژی برمی داریم و با کف دست راست وارد محل اجنا یا چشم سوم می کنیم و در جهت عقربه های ساعت می چرخانیم.

در این موقع آن قسمت مورمور می شود و احتمال اینکه مورمور شدن چند روز هم بماند مشکلی ندارد و این علامت تحریک چشم سوم است. بهتر است که آیه نور را خوانده همراه انرژی وارد محل اجنا کنیم که خود سوژه یا شخص در چند جلسه نور سفید رنگی می بیند و یا مثل آینه از پشت یه پنکه نورانداختی بطور کامل سیاه و نورانی دیده می شود. گاهی هم پرنده ایی در حال پرواز است که طرف می بیند و این در همه افراد متغیر است. این انرژی هم با عبور از مغر و چشمان شخص وارد کانال مخصوص خود شده و به همه جای بدن وارد می شود.

آسمان پنجم برای چاکرای پنجم که در گلو است که باید اکسیژن زیادی که ذرات نورانی در آن است و ذکری مخصوص خود را دارد وارد گلوی شخص شده که از طریق گلو وارد ریه می شود و از طریق اکسیژن موجود ریه به خون وارد شده و به قلب راه می یابد که قلب را نورانی کرده و با رگها به تمام بدن چخش می شود.

لازم بتوضیح که در این مورد به طرف کلمات آرامش بخش را بیان می کنیم که شخص کاملاً سبک می شود. طوری که می خواهد همین طوری بماند و گاهی می گویند بگذارید چند ساعتی از این خلوت استفاده کنیم.

حال آسمان چهارم برای چاکرای چهارم که محل آن در وسط سینه و یا دیافراگ سینه جایی که گودی دارد وارد می کنیم و بصورت نوری که به رنگ چاکرای پنج است وارد بدن شده و در بدن پخش می شود.

روش دوم انرژی دادن از راه دور

در مبحث قبل پیرامون انرژی منبع و واسطه و مقصد توضیح مختصری عرض کردیم و الان می خواهیم با ادامه بحث واسطه یا مدیوم در خدمتتان باشیم. البته خود بحث مدیوم یا واسطه بسیار مهم است که در جلسات بعدی توضیح مفصل خواهیم داد.

حال مدیوم به چه کسی گفته می شود در بخش قبلی بحث شد و توانایی که دارد. در این بخش با ادامه نحوه گرفتن انرژی و انتقال ان بحث می کنیم.

انرژی را از آسمان سوم گرفته با همان رنگ چاکرای سوم که به شبکه خورشیدی هم معروف است. بعد وارد بدن خود می کنیم و آنگاه از کف دست راست وارد ناف شخص می کنیم و در جهت عقربه های ساعت حرکت می دهیم.

تا جایی که طرف و سوژه مور مور شدن آن ناحیه بدن و یا گرمایی را حس کند و این انرژی باز در همه جای بدن می چرخد و هرگونه بیماری یا انرژی منفی را گرفته و خارج می کنیم. حال از آسمان دوم انرژی گرفته، وارد چاکرای دوم        می کنیم و مثل سایر مطالب قبلی عمل می کنیم.

برای چاکرای ریشه که حالت مادی هم دارد، انرژی را از آسمان اول گرفته و باز به همان صورت قبل ادامه می دهیم.

این انرژی را کلاً از جلو بدن دادیم، حال انرژی را از آسمان اول تا هفتم با همه رنگها می گیریم. آنگاه از فرق سر و طرفین و پشت سر نیز ادامه می دهیم و هر جایی که انرژی منفی داشت در آورده و در جایی که انرژی منفی ها را زندانی و معدوم می کنیم در همان جا می گذاریم.

لازم به توضیح است هر استاد یا هر مدیوم شاید روش خاص خودش را هم داشته باشد که در طول سالها تجربه کرده. مثلاً من انرژی را ازخداوند و معصومین و فرشتگان آسمانها و کل هستی می گیرم و به اذکار الهی مزین می کنم.

شاید مدیوم دیگر نه این کار را انجام ندهد و نمی دهد هم، اما در این روشی که ما انجام می دهیم، از اعتماد بیشتری برخوردار هستیم. چون هیچگونه الودگی در انرژی نمی توان پیدا کرد.

با این روش می شود حتی جن زدگی را هم از دور درمان کرد. همانطور که ما درمان  می کنیم، به اذن خداوند باید عرض کنم که در هر مورد اتمام کار باید یکی از سورههای قرآن را تلاوت کنیم. یعنی برای هر چاکرا که تمام می شود برای رفتن به چاکرای بعدی باید اینکار را انجام دهیم.

فعال کردن هاله ی فرد

برای تقویت سپر دفاعی یا سپر هاله

در بحثهای قبل در خصوص نحوه انرژی گرفتن و  انرژی دادن به افراد بحث کردیم.

در این جلسه سعی می کنیم نوعی سپر دفاعی ایجاد کنیم که دیگر فرد به انرژیهای منفی دچار نشود، هر چند گاهی خود افراد انرژی منفی تولید می کنند که همین باعث خودسحری و اتفاقات گوناگونی می شود که کم و بیش حتماً در موردش اطلاع دارید .

 

اما نحوه فعال کردن سپر دفاعی، قبل از هر چیز مقدمه کار را در کارهای درمانی حتما حفظ کنید و انجام دهید. مثل لباس مرتبط، مکان تمیز و آرام، نور مکان و وضو و پاکی جسم خود و مهمتر از همه به حصار خود مطمعن باشید.

روی صندلی در حالت مدیتیشن بنشینید یاد در زمین فرقی ندارد و از عدد بیست تا عدد یک را به صورت معکوس بشمارید.

تجربه خودم این استکه به جای شمردن عدد بهتر است از ذکر نام الهی  یا شافی استفاده کنید و یا از ذکر یا قادر ، یا شافی ، یا حی القیوم و …..

چون انرژی بالایی دارد و هدف ما در واقع انرژی دادن است. منتها انرژی پاک به آرامی و با طمانینه. با هر شماره یا ذکر مجسم کنید ریلکس تر  و آرام می شوید و در وضعیت بهتری قرار می گیرید.

البته یاد آوری کنم اگر ذکر بگویید، حتماً باید موارد ذکر را رعایت کنید. یعنی به خدا فکر کنید و یا سوره ایی که می خوانید، لذا همین باعث آرامش خواهد شد. اما بهتر است قبل از همه موارد افکار مزاحم را دور بریزید که دور ریختن افکار مزاحم چندین تکنیک دارد که در جلسات اتی عرض خواهیم کرد. بعد از عدد یک یا آخرین ذکر تجسم کنید در یک تخم مرغ بزرگ طلایی قرار گرفتید یا همان کره که عرض کردیم، که حداقل نیم متر شعاع و فاصله ی آن از بدن است و از نوک تخم مرغ به موازات چاکرای هفت به انرژی کیهانی و هفت آسمان متصلید و از آنجا انرژی به صورت آبشاری طلایی وارد تخم مرغ می شود.

یعنی جدار و فاصله ی ما با سطح خارجی تخم مرغ رو پر می کند. اما وارد بدن ما نمی شود. یعنی داخل تخم مرغ را پر می کند و بعد از پر شدن هر لحظه غلظت آن رو بیشتر می کند. (یعنی لبریز نمی شود و تخم مرغ را نمی شکند، بلکه مدام غلظت آن را بیشتر می کند.)

در نهایت وقتی غلظت آن خیلی زیاد شد پوسته ی تخم مرغ را به صورت یک میلیمتر به صورت آبکاری طلایی در نظر می گیریم که عکس هر چیز یا هر کس را منعکس می کند و هر نور یا انرژی یا قدرتی را منعکس می کند و حالتی مثل آینه دارد.

اگر این تمرین را خوب و درست و به حد کافی (تعداد انجام دادنش برای هر کس بسته به نیاز او برای ترمیم هاله ی بدنش و خودتان باید تشخیص بدهید) انجام بدهید در طول روز احساس می کنید که هیچ چیز منفی ای در شما اثر نمی کند و هر چیز آزار دهنده ای که به هاله ی شما می خوره بر می گردد. تا اونجایی که اگر بخواهید می توانید درباره ی هیچ چیزی قضاوت نکنید و تحت تاثیر قرار نگیرید.

البته همین مورد را برای افراد و بیماران نیز می توانید انجام دهید. مثلاً: وقتی  سوره ای را تلاوت می کنید، احساس کنید که همان کره یا تخم مرغ پر می شود از نورهای سوره ایی که از دهان شما بصورت نور طلایی خیره کننده، وارد آن    می شود و فردی که در آن است، انرژی منفی از سر تا پا خارج می شود و از زیر کره یا تخم مرغ به اعماق زمین بصورت دود سیاه وارد می شود.

در واقع در طول روز هر وقت با چیزها و افرادی برخورد کردید که ناراحتتان        می کند، باید یادتان بیفتد که آن تخم مرغ یا آن کره و هاله اطراف شماست و  می تواند همه چیز رو به دیگران برگردانید بدون اینکه چیزی پوسته ی آن را بشکند و واردش بشود. همانطور که می دانید هر چقدر تصورات و تجسم شما خوب و عالی باشد نتیجه بهتر خواهد شد.

کلام الهی پر از انرژی است و بارها در زندگی این برای ما اثبات شده، پس اگر سعی کنیم اعمالمان خوب باشد و طبق آموزهای دینی عمل کنیم و جلو بریم و تهذیب نفس کنیم، بی شک نتیجه بهتر خواهد شد .

در واقع می شود از دور هم اسکن کرد، منتها هر جایی که درد بیشتری دارد      می توان انرژی را در آنجا قسمت زیاد کرد و با فرد وقتی گفتگوی تلفنی داریم   می توانیم با گفتن اینکه الان انرژی وارد بدنت شده و درد را از بدنت دور می کند و تمرکز فرد را بدست بگیریم، نتیجه عالی خواهد شد.

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *