شیخ جلیل ، محمد بن على بن بابویه ، معروف به شیخ صدوق ، در بابا چهارم از کتاب خصال از محمد بن عمیر روایت مى کند که او گفته است : در طول مصاحبت خود با هشام ، از او چیزى زیباتر از این کلام درباره عصمت امام نشنیدم . روزى از او درباره امام پرسیدم که : آیا امام معصوم است ؟
هشام گفت : گناهان بر چهار قسمند و پنجمى ندارد: حرص و حسد و غضب و شهوت ، و این گناهان در امام نیست . جایز نیست امام حریص بر دنیا باشد؛ زیرا دنیا زیر نگین اوست ، و او خزانه دار مسلمان است ، پس بر چه چیزى حرص بورزد؟
و نیز جایز نیست امام حسود باشد؛ چه انسان بر کسى که بالاتر از او باشد حسادت مى ورزد، در حالى که بالاتر از امام کسى نیست . پس چگونه مى تواند بر پایین تر از خود حسادت بورزد؟
و نیز جایز نیست که امام براى چیزى از امور دنیا خشمگین شود؛ مگر آن که عضبش براى خداوند باشد. خداوند عز و جل بر او واجب کرده است که حدود الهى را حارى کند و در راه او از سرزنش هیچ سرزنش کننده اى نهراسیده ، راءفت و محبت کسى ، او را از دینش باز ندارد؛ تا بتواند حدود الهى را جارى کند.
و جایز نیست که امام ، امور دنیا را دوست بدارد؛ زیرا خداوند، آخرت را براى او دوست داشتنى قرار داده ؛ چنانکه آن را براى ما محبوب قرار داده است . او به آخرت مى نگرد؛ چنانکه ما به دنیا مى نگریم . آیا کسى را دیده اى که صورت زیبایى را براى صورتى زشت ، و یا غذایى لذیذى را براى غذایى تلخ ، و یا لباس نرمى را براى لباس خشن ، و نعمت ابدى و باقیى را براى دنیا فانى و گذرا رها کند؟

منبع:فضایل و سیره چهارده معصوم در اثار علامه حسن زاده آملی